کوچه مهربانی

دلنوشته های مردی تنها

کوچه مهربانی

دلنوشته های مردی تنها


گاهی خوابت را می‌بینم

بی‌صدا

بی‌تصویر

مثلِ ماهی در آب‌های تاریک

که لب می‌زند و

معلوم نیست

حباب‌ها کلمه‌اند

یا بوسه‌هایی 

از دل‌تنگی!
نظرات 6 + ارسال نظر
نیلوفر شنبه 22 خرداد 1395 ساعت 19:12 http://nafasi76.blogfa.com

کسی برایم قهوه بریزد
کسی که فال مرا می داند
کسی که حال مرا می فهمد
و قصه بگوید برایم
هزار و یک بار
تا از سرم بپرد این خواب
که هزار سال است نمی گذارد
تو را برای یک بار هم که شده ببینم
کامران رسول زاده

zohre سه‌شنبه 18 خرداد 1395 ساعت 19:28

سکوت
آخرین حرف الفباست.
وقتی مجبوری
از هجوم واژه ها
به چیزی پناه ببری.....

گنجینه خلوت من سه‌شنبه 18 خرداد 1395 ساعت 14:57 http://marjandabiri.blogfa.com/

جدی میگم خوشحالم که حال دلت خوبه
مطمئن باشید که پس از هر سختی یه آسونی هست شاید اینطوری برای خودت هم خوبه تا یکم به اوضاع روحیت سر و سامان بدی

بیدار میشوی

به خودت صبح به خیر میگویی

برای خودت چای میریزی

تکیه می دهی به خودت

و فکر میکنی دلت باید برای چه کسی تنگ میشده است؟

که بی او این صبح

از گلویت پایین نمیرود..

zohre دوشنبه 17 خرداد 1395 ساعت 15:27

زندگی بالا و پایین داره همیشه خوش نیستیم غم ها هم موندگار نیستن پس امیدوار باشین.

بچه ها وقتی میخندند یعنی شادند
وقتی گریه می کنند یعنی غمگین اند
باید بزرگ شوند تا یاد بگیرند
وقتی غمیگین اند لبخند بزنند
و گاهی به خاطر
شادی هاشان
گریه کنند.

ممنون از لطفتوون
برام دعا کنید دوست من
از حضورتون ونظراتتون همیشه خوشحال میشم

zohre دوشنبه 17 خرداد 1395 ساعت 13:49

سلام
صبح زیبای شما هم بخیر.
بسیار عالی مچکرم

zohre یکشنبه 16 خرداد 1395 ساعت 17:38

سلام
سپاس از لطفتون
بسیار خوشحال شدم از حضورتون.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد