کوچه مهربانی

دلنوشته های مردی تنها

کوچه مهربانی

دلنوشته های مردی تنها

اول سلام به تو خدا ...

بعدم سلام به من .. به ما ...

سلام به آفتاب و تازگی ... 

سلام به شور و حال زندگی ...

سلام به پرنده ی نغمه خوان ...

که تازه می کند هوای روح و جان ...

سلام به آسمون .. به برگ .. به خاک ...

سلام به شبنم نشسته به روی تاک ...

گاهی هوایِ دل طوفانی می شود 


هر چه هست موج است و خشم

امواجی که سخت می کوبند 

بر سنگواره هایِ کنارِ ساحلِ دل

و ما غوطه می خوریم در آبهایِ دل

و موج ها چه بیرحمانه می زنندمان به صخره ها

در یک لحظه .. مرگ را پیشِ چشمِ خویشتن می بینیم

در یک لحظه .. باز می مانیم از تلاش

در یک لحظه ..

کرخت می شویم میانِ خشونتِ دریای زندگی

و بعد .....

یک دست ..... 

نمی دانم از کجا ......

به سویمان می شود دراز 

ما را که نیمه جان فتاده ایم درونِ آب ...

می کشد به سمتِ خویش

این چه دستی و این چه حالتیست؟؟

حسِ زندگی می دَوَد دوباره به زیرِ پوستمان ...

این دست .. دستِ عاشقیست

این دست .. فرستاده ی خداست 

مرسی از خداییش .. 

که گاه .. در بدترین شرایط می رسد به دادِ ما

گاهی آدمها با حرفهای عاشقانه شان بازی می کنند .. 

بی آنکه بدانند بازی خطرناکیست 

خدایا به من آن قدرتی بده که من ...

بنده ی دلم باشم ... نه بنده ی کلمات


خدایا قلب من معبد توست

می بوسم ان دستی را

که می شکند قلب مرا

زیرا می گشاید دروازه ای نو

بر استانه ی معبد تو ...
خدای من

در هذیانهای شب هنگامم 
تنها نام توست که بر قلبم جاری می شود و بر لبانم نقش می بندد.
تو را بارها خواندم در سکوتم ،
در لحظات تنهایی ام و در بودنها و نبودنهایم
نام تو اینک زمزمه ی دلتنگی هایم است.تکرار نامت

لبخند امید را برایم به ارمغان می آورد

قتی که خورشید به پیشواز شب میرود و کوچه ها از صدای پای آخرین عابر تهی می شود . آری ...هنگامی که بازتاب زندگی را دریافتم بی هیچ مقدمه ای و با اغوش باز آنرا پذیرا شدم همیشه یک چیز در ذهنم حک شد ...

و آن این است که باید ...

زندگی را دوست داشت

و در برابر مشکلات و عشق های کاذب همچون سرو ایستاد .

و به زندگی عشق ورزید و عشق را تنها یادگار زندگی دانست ...

زندگی نه یک مکافات،

بلکه پاداش یک عمل است.

آری فرصتی مغتنم یافته ای تا ببالی

ببینی،

بدانی،بفهمی

وباشی.

زندگی معنی یگانه ای دارد.

زندگی کن به تمامی،

زندگی کن در ژرفا،

زندگی کن تمام و کمال.

تمام لحظه ها زیبا هستند.

این تویی که باید پذیرنده باشی و آماده.

تمام لحظه ها سرشار از نعمت اند،

این تویی که باید توانایی دیدن داشته باشی.

تلاش نکن زندگی را بفهمی،

زندگی را زندگی کن.

................

به خاطر بسپار

بارانی باید

همه چیز گاه اگر کمی تیره می نماید

باز روشن می شود زود

تنها فراموش نکن این حقیقتی است:

بارانی باید تا رنگین کمانی بر آید...

وگاه روزهایی در زحمت تا که از ما انسان هایی توانا تر بسازد

خورشید دوباره خواهد درخشید

زود

خواهی دید

نظرات 3 + ارسال نظر
مریم شنبه 21 فروردین 1395 ساعت 17:29 http://http://blueskyi.blogfa.com/

سلام ، ممنوووووووووووووون بابت حضورتان ... //[گل]//

تا به رویِ زندگــــی لبخنـــــد نزنـــــی
زندگـــــی بـــه تــــو لبخنــــد نخواهـــــد زد
ایـــــــــن قانــــــونِ الهـــــــــی ست
کــــه هـــــر چقــــــدر بکــــاری
همــــان را درو خواهـــــــــــــــی کرد
تا میتوانـــــــی خوبــــــــــی بکــــار …//[گل]//

zohre شنبه 21 فروردین 1395 ساعت 15:18

ایشالا که همیشه سالم و سلامت باشین.

ممنون دوست همینطور شما

zohre چهارشنبه 18 فروردین 1395 ساعت 17:55

سلام
نه خیلی هم خوشحال شدم که وب بسیار زیبای شما و شخصیت بسیار محترمتون رو دیدم و شناختم.
امیدوارم همیشه تنتون سالم باشه و از زندگی لذت ببرید.
به امید بازگشت دوباره شما

ممنون
امیدوارم زودتر بتونم برگردم واز دیدن دوباره شما دلگرم وشادبشم
برام دعا کنید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد