فال می خواهم بگیرم می شود نیت کنی؟!!
می شود با این غزل، احساس سنخیت کنی؟!!
منطق لب های تو، شد علت "اشعار" من
می شود با بوسه ای اثبات علیت کنی؟!!
طبع من گرم است، عشق من ندارد حد و مرز
تو زرنگی می شود آن را مدیریت کنی؟!!
شعر من بی تو اهمیت ندارد نازنین
یک نظر کن تا غزل را پر اهمیت کنی
عذر می خواهم! حواسم چند بیتی پرت شد!
فال می گیرم دوباره می شود نیت کنی؟!؟
بیا یک قول به خودت بده
بیا و بگو
هرکس که پایِ رفتن داشت
بگذاری برود
هرکس که کلامش
کلامت را برید
از زندگیت ببری قدمهایش را
هرکس خنده هایِ بی وقفه ات
گریه هایِ بی موقع ات را
نفهمید
نخواهی دیگر
صدایش را؛نگاهش را
بیا و قول بده
انقدر خالی شود اطرافت از
آدمهایی که هیچ هم قرار نیست
برایِ لحظه هایت باشند
چون نمی خواهند که باشند
می دانی گاهی هیچ نیاز نیست کسی
با کلام بگوید که نمی خواهد
همینکه تردید به جانت انداخت
یعنی نباید باشد
به همین سادگی
بیا و قول بده
انقدر لبخند کنار بگذاری
تا وقتی او که باید آمد
از سرِ بی حوصلگی
پس نزنی
دل نشکنی
به خودت قول بده
سلام گلکم.
عزیزم من کسی نیستم که بخوام احساست رو نقد کنم شعر های قشنگت رو با کمال میل میخونم اما ارزیابی اونها باشه برای کسایی که تو این کار استاد هستن
سلام همینکه سرزدید ووقت گذاشتید ممنون از حضورتون وممنون از احساسات گرمتون